بچه هايي که تحمل «نه شنيدن»ندارند


 

نويسنده:الهه رضاييان




 
با يکي از دوستانم که پسر چهار ساله اي دارد رفته بوديم خريد. برنامه خريد کردن را بلافاصله پس از پايان ساعت کاري تنظيم کرديم که مجبور نشويم بچه ها را در اين گرما و آلودگي هوا باخودمان ببريم ولي متاسفانه دوستم نتوانست پسر کوچولويش «آرمان» را به کسي بسپارد و او همراه ما شد. داخل پاساژ بوديم و هوا خنک بود ولي يک نوشيدني برايش خريديم که مشغول باشد. کمي جلوتر رفتيم که آرمان شروع کرد:«مامان شکلات مي خوام، مامان بستني، بخر ديگه!» او همچنان نق مي زد تا به خواسته اش برسد و دوستم کلافه بود. يواشکي ازش پرسيدم چرا با سوال کردن و اين لحن نامناسب با آرمان حرف مي زني؟ معلومه وقتي پاسخ او را با پرسيدن يک سوال جواب مي دهي و قاطع نيستي، همين طور نق مي زند. به جاي اينکه بگويي «مامان جان! فکر نمي کني الان که نوشيدني خوردي وقت بستني خوردن نيست؟» قاطعانه بگو: «بله!» يا «نه!»
دوستم زد زير خنده وگفت: «بگذار کمي آرين بزرگ شود، مي بيني که نمي تواني به او نه بگويي. آرمان اصلاً نمي تواند نه بشنود. آن قدر نق مي زند تا به هدفش برسد.» گفتم: «الان که چهار، پنج ساله است نتواند «نه» بشنود، پس بزرگ ترکه شد چه طور مي خواهي تربيتش کني؟ بچه ها حتي در سن آرين بايد لحن قاطعانه ولي آميخته با محبت را از والدين بشنوند. اگر تمايل داري مي توانم توصيه هايي که از پزشکان شنيده ام، برايت بگويم. مطمئنم با به کارگيري آنها موفق مي شوي.» خوشحال شد وگفت: «باور کن حاضرم تلاش کنم تا ازاين دردسر رها شوم. از کجا شروع کنم؟ بهش گفتم: «اول از همه بايد مراقب رفتار و حرف هايت باشي. اگر آرمان تقاضايي دارند نبايد به طور خودکار بگويي «نه!» شايد منظورت از نه اين باشد که «بعداً» اما لفظ «نه» را به کار مي گيري. يادت باشد «نه» را وقتي بگويي که منظورت واقعاً قاطع باشد و قصد داري به هيچ وجه اجازه آن کار را ندهي. پس قبل از حرف زدن اول فکر کن. قاطع باش چون اگر او بفهمد با پشتکار در جيغ زدن و نق نق، در نهايت تو را تسليم مي کند، مضايقه نخواهد کرد. براي او که عادت کرده. اين طوري به خواسته اش برسد، زمان و تحمل بيشتري لازم داري. شنيده اي که مي گويند فلاني سوزنش گير کرده بايد همان طوري حرف بزني «شکلات بي شکلات» و «شکلات بي شکلات». براي آرمان که فوتبال دوست دارد حکايت کارت زرد و اخراج را توضيح بده و بگو اگر يک بار ديگر «نه» را تحمل نکند، کارت زرد مي گيرد و براي بار دوم بايد تنبيه شود (يا او را به اتاقش ببر و بگو چهار دقيقه بايد اينجا بماني، نق زدنت که تمام شد بيا بيرون!) اگر متوجه روحيه همکاري او شدي، حتماً به سرعت تشويقش کن. قبل از شام، شيريني مي خواست و گفتي «نه!» و او پذيرفت. به او بگو «آفرين پسرم. چون حرف گوش کردي، بعد از شام اجازه داري يک دانه از شيريني بخوري! يا 10 دقيقه کامپيوتر بازي کني. يادت باشد 10 دقيقه تمام شد، با يک «نه» قاطع ثانيه اي تخفيف ندهي چون دوباره به خانه اول بر مي گردي.
منبع:خروزنامه سلامت شماره 230
/ خ